خود بیمار انگاری (هیپوکندریا) و هر آنچه که باید درباره آن بدانید!

روانپزشکی بدون دیدگاه
  • خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا: اختلال اضطراب از بیماری

    خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا (Hypochondria) یعنی افراد همیشه نگران وضعیت سلامتی خود هستند اما برای برخی حتی وقتی که در وضعیت سلامتی خوبی هستند، ترس از مریض بودن بسیار قوی است، چیزی که سبب می شود به سختی بتوانند با زندگی روزمره کنار بیایند.

    فردی که با ترس داشتن یک بیماری جدی زندگی می کند، در کنار آزمایشات پزشکی که موید نبود هیچ گونه مشکلی هستند، ممکن است اختلال علائم جسمی داشته باشد که با نام خود بیمار انگاری، اختلال نگرانی از بیماری یا هیپوکندریا نیز شناخته می شود.

    واقعیاتی راجع به خود بیمار انگاری:

    • علائم اصلی بیماری خود بیمار انگاری، نگرانی شدید درباره سلامتی است.
    • دلایل مختلفی برای این وضعیت وجود دارد و می تواند به سایر وضعیت های سلامتی مرتبط باشد.
    • در بسیاری از افراد این یک تجربه موقت است.
    • این کلمه طبق تعریف راهنمای DSM-5، اختلال علائم جسمی است.

    خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا چیست؟

    طبق مطالعه ای که در مجله JAMA منتشر شد:

    خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا را بعنوان “یک ترس مزمن یا اعتقاد از داشتن یک بیماری جدی و تشخیص داده نشده پزشکی” معرفی می کند.

    محققات معتقدند که این امر بر روی حدود ۵% از بیماران سرپایی تاثیر می گذارد.

    بصورت مختصر، این اختلال یک وضعیت مربوط به سلامت روانی است که فرد درباره بیماری خود بسیار نگران بوده و مشکلات به جایی می رسد که نگرانی خود تضعیف کننده می شود.

    نگرانی درباره سلامت تبدیل به بیماری می شود.

    خود بیمار انگاری یک وضعیت مزمن است.

    شدت این وضعیت به سن، گرایش فرد به نگرانی و میزان استرسی دارد که فرد با آن مواجه است.

    علائم هیپوکندریا

    علائم هیپوکندریا یا خود بیماری انگاری

    علائم این بیماری به شرح زیر می باشد:

    ترس از عملکردهای طبیعی:

    برای فردی که به خود بیمار انگاری مبتلاست، عملکرد های طبیعی بدن مانند ضربان قلب، تعریق و حرکات روده می تواند مانند علائم یک بیماری یا وضعیت جدی بنظر برسد.

    ترس از وضعیت های غیر عادی جزیی:

    آبریزش بینی، ورم نمودن جزیی غدد لنفاوی یا کمی جراحت می تواند مانند یک مشکل جدی بنظر برسد.

    بررسی:

    بررسی منظم بدن برای یافتن نشانه های بیماری.

    تمرکز خود بیمار انگاری به افراد بستگی دارد:

    • تمرکز برخی از افراد فقط بروی قسمت خاصی از بدن است، مانند شش ها
    • ممکن است فقط بروی یک مریضی تمرکز کنند، مانند سرطان
    • یا ممکن است یکی پس از دیگری از بیماری ها بترسند

    صحبت مکرر درباره بیماری:

    هیپوکندریا ممکن است سبب شود تا افراد درباره سلامتی خود بسیار صحبت کنند.

    مراجعه به پزشک:

    ممکن است به دفعات به پزشک خود مراجعه کنند.

    تحقیق:

    ممکن است ساعت های متمادی به تحقیق درباره علائم بیماری های احتمالی بپردازند.

    عدم آرامش بعد از نتایج آزمایشات:

    اگر نتایج آزمایشات منفی باشد، فرد آرام نخواهد یافت.

    در حقیقت این مساله حتی می تواند سبب بدتر شدن شرایط شود، فرد از این می ترسد که هیچ کس بیماری او را باور ندارد و بیماری هرگز با موفقیت تشخیص داده نشده و درمان نخواهد شد.

    اجتناب از رفتن نزد پزشک:

    بعضی از افراد مبتلا به این اختلال، بخاطر ترس از آشکار شدن یک بیماری جدی از مراجعه به پزشک امتناع می کنند.

    دوری جستن:

    این افراد ممکن است از انسان ها، مکان ها یا فعالیت هایی دوری کنند که معتقدند موجب ایجاد خطر در سلامتیشان می شود.

    ترس غافلگیر کننده از یک بیماری که بیش از ۶ ماه به طول می انجامد، می تواند نشانه ای از اختلال علائم جسمی باشد.

    همچنین بخوانید:  وسواس و هر آنچه که باید درباره آن بدانید!

    علت بیماری خود بیمار انگاری

    علل اصلی این اختلال نامشخص است اما عواملی که در ادامه آمده احتمالا در آن دخیل هستند:

    اعتقاد:

    درک اشتباه از حساسیت های فیزیکی که به درک اشتباه از نحوه کارکرد بدن مرتبط است.

    خانواده:

    کسانی که در ارتباط نزدیک با فرد بیمار هستند، احتمال اینکه خودشان آن را توسعه دهند بیشتر است.

    سابقه شخصی:

    افرادی که در گذشته تجربه های بدی درباره سلامت خود داشته اند، ممکن است بیشتر در معرض ابتلا مجدد یک ترس بیش از حد از بیماری خود باشند.

    ارتباط با وضعیت های دیگر:

    سایر اختلالات روانی دیگر به اختلال علائم جسمی مرتبط هستند. درصد بالایی از افراد مبتلا به خود بیمار انگاری، دارای افسردگی شدید، فوبیا، وسواس یا اختلال اضطراب اجتماعی می باشند.

    تحقیقی که در مجله بریتانیایی روانکاوی منتشر شد اذعان داشت که اختلال علائم رفتاری مانند اختلال وسواس اجباری (OCD)، نیاز به بررسی مداوم دارد، بگونه ای که فرد بدنبال تضمین سلامت مجدد است.

    به گفته محققان، هدف از این رفتارهای ایمنی، برگرداندن حسی از سلامتی و درجه ای از اطمینان درباره آینده به فرد بیمار است.

    هرچند این رفتارها به مرور با آنکه قرار بوده کاهش یابند، بدتر می شوند.

    این رفتارها در کنار بالا نگه داشتن سطح نگرانی و جلوگیری از حل شدن ترس، توجه فرد را بروی برخی فجایع بالقوه رعب آور نیز متمرکز می کند.

    از آنجایی که بیشتر بیماران بجای مراجعه به یک متخصص روان پزشک، تمایل به نزدیک شدن به پزشک عمومی دارند، (درباره وضعیت سلامتی که از آن واهمه دارند) پس هرگز اختلال علائم جسمی آنها تشخیص داده نمی شود.

    عوامل افزاینده اختلال خود بیمار انگاری

    اختلال اضطراب بیماری یا خود بیمار انگاری معمولا در اوایل یا اواسط بزرگسالی آغاز می‌شود و ممکن است با افزایش سن حادتر شود. این اختلال در افراد سالخورده‌تر اغلب اوقات به ترس از زوال حافظه برمی‌گردد.

    عوامل اختلال اضطراب بیماری را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

    • تجربه استرس اساسی در زندگی؛
    • تجربه تهدید عارضه‌ای جدی که بعدها معلوم شده آن‌قدرها هم جدی نبوده است؛
    • سابقه قرارگیری در معرض کودک آزاری؛
    • سابقه ابتلا به عارضه‌ای جدی در دوران کودکی یا داشتن والدینِ مبتلا به عارضه‌ای جدی؛
    • ویژگی‌های اخلاقی ازجمله تمایل به بدخیالی و غصه‌خوری؛
    • جست‌وجوی بیش‌ازحدِ موضوعات سلامتی در اینترنت.

    مدت زمان بیماری

    این بیماری اغلب در افراد بین ۲۰ الی ۴۰ سال اتفاق می افتد.

    فرد مبتلا به خود بیمار انگاری، ممکن است ماه ها یا سال ها نگران بیمار بودن خود باشد، اما در این میان زمان زیادی را صرف فکر نکردن به آن می کنند.

    بیمارانی که اختلالشان موقتی است، احتمال کمتری در ابتلا به مشکلات روانی و اختلال نگرانی شدید و احتمال بالا در ابتلا به مشکلات پزشکی دارند.

    بهبود در میان افراد با جایگاه اجتماعی- اقتصادی بالاتر، شایع تر است.

    اگر بیماری، اضطراب یا افسردگی داشته باشد و بخوبی به درمان ها واکنش نشان دهند، پس می تواند انتظار نتایج بهتری داشته باشد.

    طبق شواهد، بهبود در افراد مبتلا به اختلال شخصیت دشوارتر است، اما برای تایید این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتری است.

    از آنجایی که خود بیمار انگاری، اختلالی تقریبا جدید است، آمار کمی در این باره موجود می باشد.

    تشخیص هیپوکندریا

    این بیماری معمولا در اوایل جوانی شروع شده و بعد از بهبود یک بیماری جدی یا پس از مرگ یا مریضی یک دوست یا فرد مورد علاقه فرد، ظاهر می شود.

    همچنین بخوانید:  استرس و هر آنچه که باید درباره آن بدانید!

    یک وضعیت پزشکی مهم می تواند سبب تحریک این اختلال شود.

    مثلا فردی که دارای مشکل قلبی است، ممکن است تصور کند که هر چیزی که تجربه می کند، به بیماری قلبی او مرتبط باشد.

    فاکتورهای دیگر شامل استرس مازاد یا قرارگیری بیشتر در معرض اطلاعاتی راجع به بیماری که فرد از رسانه ها دریافت می کند، می تواند موثر باشد.

    گاهی اوقات، فرد شروع به ابراز نگرانی مضاعف از سلامتی خود در سنی می کند که یکی از والدینش را از دست داده، مخصوصا اگر بیمار قبل از سن بلوغ باشد.

    روانشناسان معتقدند که افراد در این وضعیت، یا اغلب کمال گرا هستند یا خود منتقد، گاهی هم ترکیبی از هر دو.

    برداشت آنها از سلامتی، عدم وجود هر گونه درد یا ناراحتی است، درحالی که وجود درد در بیشتر افراد مساله ای عادی است.

    به اعتقاد برخی محققان افراد مبتلا به اختلال خود بیمار انگاری، آستانه درد پایینی دارند و به همین دلیل نسبت به افراد دیگر سریعتر به حساسیت های داخلی خود توجه می کنند.

    انجمن روانپزشکی آمریکا معتقد است که باید علائم این بیماری حداقل ۶ ماه ادامه دار باشد تا بتوان به این این بیماری پی برد.

    پیشگیری از هیپوکندریا

    بهترین راه پیشگیری از این بیماری، پیشگیری از بیماری های افسردگی، اضطراب یا روانپریشی می باشد.

    با کاهش مشکلات مربوط به افسردگی، نرخ ابتلا به این بیماری کاهش می یابد.

    درمان خود بیمار انگاری

    درمان خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا

    بیماران مبتلا به خودبیمارانگاری اغلب نسبت به درمان روانپزشکی مقاوم هستند.

    چرا که اعتقادی بر پایه روانی بیماری خود ندارند؛ و مصمم هستند که مشکل آنها جسمی است.

    اطمینان بخشی پزشک اگر به درستی انجام گیرد می‌تواند به این بیماران کمک کند.

    هیپوکندریا به قدری شایع است که اکثر پزشکان عمومی با این اختلال آشنایی دارند و می‌دانند چطور باید با بیماران آن برخورد کنند.

    شکایت های این بیماران از مشکلات خود هیچوقت تمام نخواهد شد، به همین دلیل ویزیت‌های مداوم پزشک که طی آن بیمار از مشکلات خود صحبت کند و شکایت‌های او توسط پزشکی جدی گرفته شود، می‌تواند به کاهش اضطراب این بیماران کمک کند.

    اگر پزشک از دیدن بیمار سر باز بزند، اضطراب بیمار شدیدتر خواهد شد.

    دارو درمانی

    تحقیقی که در مجله JAMA منتشر شد، نشان داد که درمان رفتاری شناختی (CBT) و استفاده از داروهای ضد افسردگی (مهارکننده با جذب سروتونین (SSRI)) مانند فلوکستین و پاروکستین، می تواند در درمان خود بیمار انگاری موثر باشد.

    روان درمانی

    مشاوره به فرد در توجیه عقلانی ترس هایش کمک نموده و داروها می تواند سطح نگرانی را طی درمان کاهش دهد.

    رفتار درمانی شناختی برای بیمار فواید زیر را به‌ همراه خواهد داشت:

    • شناخت ترس‌ها و باورهایی که فرد بر اثرشان احساس می‌کند به عارضه‌ای جدی مبتلاست؛
    • یادگیری تغییر افکار مزاحم و تمرین روش‌های جایگزین برای قضاوت علائم جسمی؛
    • کسب آگاهی بیشتر در‌باره چگونگی تأثیرگذاری نگرانی‌ها روی خود و رفتارهای فردی؛
    • تغییر نحوه واکنش به حالات و علائمی که در بدن حس می‌شوند؛
    • یادگیری مهارت‌های مقابله با اضطراب و استرس؛
    • کاهش پرهیز از موقعیت‌ها و فعالیت‌های گوناگون به‌دلیل هراس از بیمارشدن؛
    • کاهش رفتارهایی همچون جست‌وجوی علائم بیماری در بدن و تلاش برای اطمینان مجدد از عدم ابتلا به بیماری؛
    • بهبود عملکردهای روزمره در منزل، محل کار، روابط بین‌فردی و موقعیت‌های اجتماعی.

    در رفتار درمانیِ شناختی به سایر اختلالات روانی از جمله افسردگی هم توجه می‌شود.

    روش‌های درمانی دیگری مانند مدیریت استرس و مواجهه درمانی هم می‌توانند مؤثر باشند.

    تغییر سبک زندگی و درمان های خانگی

    مرکز پزشکی دانشگاه مریلند (UMM) برخی از درمان های جایگزین را توصیه می کند که سبب بهبود علائم می گردند، درحالی که درباره عدم تایید این روش ها در تحقیقات نیز هشدار می دهد.

    همچنین بخوانید:  افسردگی و هر آنچه که باید درباره آن بدانید!

    این روش ها پرهیز از محرک هایی مانند قهوه، الکل و تنباکو و انجام مراقبه های ذهنی مانند یوگا و داشتن رژیم غذایی سالم می باشند.

    داروهای گیاهی که طبق اظهار نظرها نگرانی را کاهش می دهند شامل: گل راعی، کاوا و باکوپا می باشند.

    هرچند UMM هشدار می دهد که بیماران می بایست قبل از استفاده از این گیاهان با یک روانپزشک صحبت کنند، زیرا برخی درمان های گیاهی ممکن است با داروها تداخل داشته یا دارای عوارض جانبی دیگری باشند.

    یادگیری مدیریت استرس نیز می تواند به این اختلال کمک کند. زیرا با کاهش استرس، اضطراب فرد نیز کاهش پیدا خواهد کرد.

     

    ورزش کردن را از یاد نبرید. ورزش کردن باعث آرامش خُلق و کاهش اضطراب می‌شوند و به بهبود عملکردهای جسمی هم کمک می‌کنند.

    در فعالیت های گروهی شرکت کنید. سرگرم کردن خودتان با فعالیت های کاری و همچنین فعالیت‌های اجتماعی و خانوادگی احساس حمایت و پشت گرمی ایجاد می‌کند.

    نتیجه گیری

    خود بیمار انگاری یا هیپوکندریا ممکن است فرد مبتلا را آشفته کرده و گاهی اطمینان دادن اطرافیان در مورد عدم وجود بیماری در شخص (از لحاظ جسمی) نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه در مواردی باعث بدتر شدن مشکلات فرد می شود.

    معمولا خانواده فرد مبتلا نیز تحت فشار و استرس قرار می گیرند.

    پس اگر فردی از عزیزان تان مشکل خود بیمار انگاری دارد، تشویقش کنید که با مراجعه به پزشک و یادگیری راهکارهای مقابله با این مشکل به وضعیت عادی خود برگردد.

    عوارض جانبی در صورت عدم درمان اختلال

    در صورتی که هیپوکندریازیس درمان نشود، ممکن است این مشکلات بیمار را تهدید کند:
    • به دلیل مراجعات غیرضروری پزشکی ممکن است برخی خطرات سلامت بیمار را تهدید کنند.
    • ایجاد مشکل در مدرسه و محل کار
    • بروز برخی مشکلات در روابط فرد با بیمار
    • افسردگی مزمن
    • اختلالات اضطرابی
    • سوء مصرف مواد
    • عصبانیت‌های بیهوده
    • بی‌اعتمادی به سیستم بهداشتی مخصوصا پزشک
    • مشکلات اقتصادی به دلیل هزینه‌های مربوط به پیگیری‌های بهداشتی
    • هزینه اضافه برای کارهای پزشکی غیرضروری و گاهی خطرناک
    • اصرار بر انجام اعمال جراحی یا مصرف داروهای غیرضروری

    افراد مشهور مبتلا به اختلال خود بیمار انگاری

    تنسی ویلیامز: او بیشتر عمر خود را با وسواس درباره سلامت خود گذراند و با وابستگی به الکل و مواد مخدر زندگی را به پایان برد.

    گلن گولد: پیانیست کانادایی از هیپوکوندریای شدید رنج می برد. او به صورت وسواس گونه ای از روبروشدن با هر کسی که علایم مختصری از سرماخوردگی یا آنفلوانزا داشت، اجتناب می کرد.

    جیمز باسول: از افسردگی رنج می برد و در مورد بیماری و ترس های خود در مجله های معروف مطلب می نوشت.

    سارا تیزدیل: شاعر آمریکایی و مبتلا به هیپوکوندریا که اشتغال ذهنی او با مرگ و بیماری در شعرهایش نمود آشکاری داشت.

    در ژانویه ۱۹۳۳ یکی از عروق خونی دستش دچار پارگی شد و او آنچنان گرفتار افکار مرگ و بیماری شد که با خوردن بیش از حد قرص خواب آور از دنیا رفت.

    هاوارد هیوز: این میلیاردر معروف آنچنان از میکروب می ترسید که همیشه و همه جا پزشک همراه خود داشت و هرگز با کسی دست نمی داد.

    آدولف هیتلر: این دیکتاتور قرن بیستم همیشه نگران سلامتش بود و پزشکان از داروهای مختلف از جمله «متامفتامین» برای کنترل اضطراب او استفاده می کردند.

    منبع: مدیکال نیوز تودیمیوکلینیک

    توجه: مطالب بخش پزشکی و سلامت وبسایت تاروت رنگی صرفا جنبه آموزشی و اطلاع رسانی دارد. این مطالب نباید توصیه پزشکی تلقی شده و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان کرد.

    در صورت تمایل این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
    تلگرام واتس آپ فیس بوک پیامک
    تلگرام واتس آپ فیس بوک پیامک
    اشتراک
    اطلاع از
    0 دیدگاه
    بازخورد برخط
    مشاهده تمامی دیدگاه ها
    روشن
    تاریک